جدول جو
جدول جو

معنی خشک پشت - جستجوی لغت در جدول جو

خشک پشت
(خُ پُ)
جانوری است که او راسنگ پشت و لاک پشت نیز می گویند. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (برهان قاطع). سلحفاه. (منتهی الارب) :
مار این را خشک پشت و آن نمی خائید سر
سوزنی (از فرهنگ جهانگیری)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خشک دست
تصویر خشک دست
خسیس، بخیل، فرومایه، پست، لئیم، رذل، دنی، سفله
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لاک پشت
تصویر لاک پشت
حیوانی خزنده، تخم گذار و علف خوار که بدنش در یک پوشش استخوانی قرار دارد و فقط سر، دست ها، پاها و دمش از آن بیرون است و هرگاه احساس خطر کند دست و پای خود را به داخل آن می کشد و پنهان می شود، سنگ پشت، خشک پشت، کاسه پشت، کشف، کشتوک، کشو، باخه
لاک پشت دریایی: در علم زیست شناسی یک قسم لاک پشت گوشت خوار که در دریا زندگی می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خشت خشت
تصویر خشت خشت
خش خش، برای مثال خشت خشت موش در گوشش رسید / خفت مردی، شهوتش کلی رمید (مولوی - ۸۹۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خشک پی
تصویر خشک پی
شوم، کسی که هر کجا پا بگذارد بدبختی و مصیبت پیدا شود، نافرّخ، شمال، نحس، شنار، سبز پا، نامبارک، بدیمن، نامیمون، منحوس، مشوم، مرخشه، بدقدم، بداغر، تخجّم، بدشگون، پاسبز، سبز قدم، میشوم، سیاه دست
فرهنگ فارسی عمید
(خُ دَ)
آنکه دست بی حرکت دارد، اشل ّ. شلاّء. اعسم. (یادداشت بخط مؤلف) ، ممسک. بخیل. (ناظم الاطباء) (آنندراج) (یادداشت بخط مؤلف) :
جهان کز آب کرم بحر بود برگردید
ز دست بخل تو ای خشک دست تردامن.
شریف تبریزی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(خِ خِ)
بمعنی خشت خشت است که صدای ورق کاغذ و جامه و آواز شلوار نوپوشیده باشد و جز آن. (از برهان قاطع) :
که فرومرد از یکی خش خشت موش.
مولوی
لغت نامه دهخدا
(خُ پَ / پِ)
مردم نامبارک شوم قدم. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). بدقدم. (یادداشت بخط مؤلف) :
از خشک پیانت نشمارند در این راه
در آب نشان بر کف پا آبله ای چند.
ظهوری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(خُ دَ)
مرتع مهمی است که فقط در تابستان عده ای از گله داران سیاهکل برای تعلیف گله های خود به آن محل میروند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(خوَشْ / خُشْ پُ)
اسبی که به آسانی آنرا سوار توان شد. اسبی که بزودی پشت دهد سوار را. (یادداشت بخط مؤلف) : به منزلت ستوری داند که بر آن نشیند وچنانکه خواهد میراند و می گرداند و اگر رام و خوش پشت نباشد بتازیانه بیم می کند در وقت. (تاریخ بیهقی)
لغت نامه دهخدا
(خُ)
آن کس که پوستی خشک دارد. (یادداشت مؤلف) ، لاغر. نحیف. آنکه سخت لاغر است، هر میوه ای که پوستش خشک گردیده و از تازگی افتاده
لغت نامه دهخدا
(خُ چَ / چِ)
مردم بیحسی که از چشمش اشک جاری نمیشود. (ناظم الاطباء). مردم بی عاطفه ای که در مقابل حوادث عاطفی بهیجان نمی افتد
لغت نامه دهخدا
(مَ)
دهی از دهستان حومه بخش خمام شهرستان رشت است که 220 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(بِ / بُ دَ)
بی حرکت ماندن چنانکه در فالج یا در مرگ. (یادداشت بخط مؤلف) :
دم سگ بینی ابا تیفوز سگ
خشک گشته کش نجنبد هیچ رگ.
رودکی (از صحاح الفرس)
لغت نامه دهخدا
(خِ خِ)
خش خش و آن صوت کاغذ و جامه و غیر آن است:
خشت خشت موش در گوشش رسید
خفت مردی شهوتش کلی رمید.
مولوی (مثنوی)
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ مِ پُ)
به اصطلاح مغلمان ’مقعد’. (آنندراج). مقعد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(خُ)
دهی از دهستان سیاهکلرود بخش رودسر شهرستان لاهیجان واقع در بیست هزارگزی جنوب خاوری رودسر و یک هزارگزی راه شوسه رودسر به شهسوار. این ده در جلگه قرار دارد با آب و هوای معتدل و مرطوب. آب آن از نهر سیاهکل رود و محصول آن برنج و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2). رجوع به مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 6 و 18 و 29 شود
لغت نامه دهخدا
(پُ)
اسبی که در کمر فرورفتگی داشته باشد و شانه و کفلش برآمده بود. (ناظم الاطباء). و رجوع به چال پشت شود
لغت نامه دهخدا
جانوری از رده خزندگان که سر دسته خاصی بنام خود وی در این رده میباشد. صنف مشخص این خزنده وجود و نمو بسیار غلاف یا لاک است که برای حفاظت اعضا بکار میرود. این لاک از دو قسمت ساخته شده: یکی قسمت پشتی یا دوسی یر و دیگر قسمت شکمی یا پلاسترون. این دو قسمت ممکنست کاملا از هم جدا و یا برعکس بهم چسبیده باشند و در این صورت فقط بین آنها سوراخهایی جهت خارج شدن پاها و سرو دم باقی میماند. لاک در لاک پشتان از دو طبقه بوجود آمده: یکی قسمت درمی که عبارت از صفحات استخوانی بوسیله مفاصل دندانه داری (مثل استخوانهای جمجمه) بیکدیگر مفصل و کاملا ملصق شده اند و دیگر صفحات شاخی است که از نمو بسیار طبقه شاخی اپیدرم ناشی شده است. در تشکیل قسمت پشتی قسمتی از اسکلت داخلی یعنی تیره پشت نیز شرکت میکند ولی در ساختمان پلاسترون اسکلت داخلی دخالتی ندارد. لاک پشتان برحسب محیط زیستی بچهار دسته تقسیم میشوند: لاک پشتان رودخانه یی که در رودهای بزرگ نواحی گرم آسیا و افریقا و آمریکا میزیند و گوشتخوارند و مخصوصا از تخم و بچه های تمساحان تغذیه میکنند. این لاک پشتان بطور ناقص استخوانی میباشند و بین قطعات استخوانی لاک آنها فضاهای آزادی وجود دارد، بی لاکان که لاک در آنها از چند صد قطعه استخوان کوچک بوجود آمده وبطور ناقص رشد کرده اند وقسمت پشتی لاک به تیره پشت نیز متصل نمیباشد. این دسته از لاک پشتان بسیار عظیمالجثه میباشند و ممکنست تا 2 متر طول پیدا کنند و تا 500 کیلوگرم نیزوزنشان برسد، لاک پشتان دریایی که در اقیانوسهای بزرگ میزیند و تا 600 یا 700 کیلوگرم ممکنست وزن پیدا کنند. بین انگشتان این دسته از لاک پشتان را پرده ای پوشانده که جهت سهولت شنا میباشد. سر و دستها و پاها در لاک پشتان مذکور زیاد داخل و خارج نمیشود، لاک پشتان خاکی که ساختمان لاک آنها کامل است وپاها بچنگال ختم میشوند. این دسته از لاک پشتان در ایران هم فراوانند سنگپشت کاسه پشت سلحفات یا لاک پشتان، جمع لاک پشت راسته ای از خزندگان که برای حفاظت اعضا دارای لاک میباشند و بعلاوه یک منقار شاخی شبیه پرندگان آرواره های آنها را میپوشاند و فاقد دندانند سنگ پشتان. حیوانی که بدنش در یک کاسه استخوانی قرار دارد و فقط سر و دستها و پاهایش از آن بیرون است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشک دست
تصویر خشک دست
خسیس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشت خشت
تصویر خشت خشت
صدای جویدن موش و مانند آن (خشت خشت موش در گوشش رسید) (مثنوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشک پی
تصویر خشک پی
بد قدم، شوم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لاک پشت
تصویر لاک پشت
((کْ پُ))
سنگ پشت، جانوری از رده خزندگان که سردسته خاصی به نام خود وی (لاک پشت) در این رده می باشد. صفت مشخص این خزنده وجود و نمو بسیار غلاف یا لاک است که برای حفاظت اعضا به کار می رود و دارای بخش پشتی و شکمی است و برحسب محیط زیستی به چهار دسته تقس
فرهنگ فارسی معین
سنگ پشت، کاسه پشت، لاخه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
خواب لاک پشت: ۱-یک زندگی طولانی و موفق ۲- یک فرصت مناسب برای پیشرفت ظاهر میشود
خوراک لاک پشت: ثروت و نفوذ
لاک پشت دریائی: دشمنان پنهان شده اند
به یک لاک پشت خیره می شوید: شانس و خوشبختی
لاک پشت می خرید: یکنفر عاشق شما خواهد شد
یک لاک پشت را می کشید: یک دوره خوب در زندگی شما شروع می شود.
- کتاب سرزمین رویاها
لاک پشت: شادیهای پنهان - لوک اویتنهاو
اگر در خواب بیند لاک پشت داشت یا در خانه آمد، دلیل است او را با زاهدی صحبت افتد. اگر بیند گوشت لاک پشت خورد، دلیل است به قدر آن علم آموزد - محمد بن سیرین
لاک پشت زن یا مردی است پیر و کهن سال. پر حوصله و بسیار موقر و سنگین، صبور و آرام که پند می دهد و خیر و صلاح انسان ها را می خواهد. اگر در خواب ببینید که لاک پشتی دارید که مربوط به شماست، مثلا در باغ یا ملک شما زندگی می کند نشان آن است که به صبر و حوصله نیاز دارید. ضمیر و درونتان شما را به صبر و حوصله و بردباری دعوت می کند و این دعوت را با نشان دادن لاک پشت به شما می رساند. همین طور ممکن است پیری کهن سال و با تجربه در مسیر قرار بگیردکه همین دعوت را بکندو شما را پند بدهد و راهنمائی کند. اگر در خواب ببینید بر لاک پشتی نشسته اید به یک سفر دور می روید یا در دریا مسافرت خواهید کرد که این سفر شما بسیار طولانی خواهد بود. اگر در خواب ببینید گوشت لاک پشت می خورید عمرتان طولانی خواهد بود یا میراثی به شما می رسد که صاحب آن پول و ثروت در دیاری بعید می زیسته و اکنون هم آن مرده ریگ در فاصله ای دور قرار دارد. منوچهر مطیعی تهرانی
۱ـ دیدن لاک پشت در خواب، علامت آن است که واقعه ای باعث می گردد شرایط کار شما بهبود یابد.
۲ـ خوردن سوپ لاک پشت در خواب، علامت آن است که از اتحادی مصالحه آمیز خرسند خواهید شد. .
دیدن لاک پشت در خواب برسه وجه است. اول: مردی عالم. دوم: مردی زاهد. سوم: مردی صناع..
فرهنگ جامع تعبیر خواب
مرتعی در جنوب روستای کوهپر نوشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
پگاه، بامدادان، وقتی که هنوز شبنم شبانگاهان بر روی گیاهان
فرهنگ گویش مازندرانی
چرک مرده، چرک چسبیده و مانده ی روی لباس
فرهنگ گویش مازندرانی
لاک پشت
فرهنگ گویش مازندرانی
دامنه ی کوه
فرهنگ گویش مازندرانی
هالو
فرهنگ گویش مازندرانی
پشه ی خاکی
فرهنگ گویش مازندرانی
هر چیز تنک با فاصله محصول غیرمتراکم
فرهنگ گویش مازندرانی
متحد، با هم، سر راست و مستقیم
فرهنگ گویش مازندرانی